English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8085 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lift on U بارگیری کشتی توسط جرثقیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lift-off U تخلیه کشتی توسط جرثقیل
lighterage U هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
charging crane U جرثقیل بارگیری
lighterage U هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
shiping agent U کارگزار بارگیری کشتی
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
shiping agent U حق العمل کار بارگیری کشتی
lay day U روز بارگیری وباراندازی کشتی
lay day U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
laydays U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
demurrage U بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
over shipment U ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
deck cargo U بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
flotsam and jetsam U کالاهایی که توسط ناخدای کشتی به دریا ریخته شده
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
back haul U بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
embarkation order U دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
carload shipment U حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
gantries U جرثقیل پل
lift U جرثقیل
gantry U جرثقیل پل
hoist U جرثقیل
hoisted U جرثقیل
forklift track U جرثقیل
gantry crane U جرثقیل
derrick U جرثقیل
derricks U جرثقیل
craning U جرثقیل
lifted U جرثقیل
craned U جرثقیل
lifting U جرثقیل
cranes U جرثقیل
lifts U جرثقیل
wrecker U جرثقیل
crane جرثقیل
wreckers U جرثقیل
hoists U جرثقیل
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
winches U جرثقیل کوچک
winching U جرثقیل کوچک
winched U جرثقیل کوچک
floating crane U جرثقیل متحرک
hoists U با جرثقیل بالابردن
hand crane U جرثقیل دستی
gravity davit U جرثقیل گرانشی
travelling crane U جرثقیل متحرک
jeheemy U جرثقیل جهیمی
king post U ستون جرثقیل
trammer U جرثقیل معدن
winch U جرثقیل کوچک
slewing crane U جرثقیل چرخان
jib=boom U بازوی جرثقیل
titan crane U جرثقیل سنگین
hoisted U با جرثقیل بالابردن
crane balance U تعادل جرثقیل
parabuckle U طناب جرثقیل
cranage U استعمال جرثقیل
gantry U جرثقیل دروازهای
ram's horn U قلاب جرثقیل
ratchet purchase U جرثقیل جغجغهای
revolving crane U جرثقیل گردان
sheers U یکجور جرثقیل
quadrantal davit U جرثقیل متحرک
davit U جرثقیل قایق
crane tower U دکل جرثقیل
crane chain U زنجیر جرثقیل
crane construction U ساختار جرثقیل
crane construction U ساختمان جرثقیل
crane frame U چارچوب جرثقیل
crane ladle U پاتیل جرثقیل
crane magent U اهنربای جرثقیل
crane rope U ریسمان جرثقیل
crane tower U برج جرثقیل
gantries U جرثقیل دروازهای
crane track U جرثقیل خودکار
sheer legs U یکجور جرثقیل
fixed davit U جرثقیل ثابت
ship husbandary manual U دستورالعمل جرثقیل ها
hoist U با جرثقیل بالابردن
tackled U قلاب قرقره جرثقیل
hoisting U دستگاه تعلیق جرثقیل
tackles U قلاب قرقره جرثقیل
gin U جرثقیل پایه دار
crash dolly U جرثقیل چرخدار اخراجات
tackling U قلاب قرقره جرثقیل
radial davit U جرثقیل چرخشی قایق
derrick U با جرثقیل حمل کردن
gins U جرثقیل پایه دار
luff U حرکت لنگری جرثقیل
shear legs U جرثقیل پایه دار
grab bucket crane U جرثقیل با بیل مکانیکی
tow car U کامیون جرثقیل دار
gilhoist U جرثقیل چرخ دار
derricks U با جرثقیل حمل کردن
tackle U قلاب قرقره جرثقیل
tackle block U دستگاه قرقره جرثقیل
lift truck U خودرو دارای جرثقیل
tow truck U کامیون جرثقیل دار
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
boomed U بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
travelling crane U جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
top up U بالا بردن بوم جرثقیل
top-up U بالا بردن بوم جرثقیل
booming U بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
booms U بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
top-ups U بالا بردن بوم جرثقیل
tower wagon U اتومبیل مجهز به جرثقیل یانردبان
jigger U ماشین نم مالی جرثقیل ابی
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
boom U بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
charging U بارگیری
loading bridge U پل بارگیری
burdening U بارگیری
stowage U بارگیری
material handling bridge U پل بارگیری
well deck U پل بارگیری
shipping U بارگیری
loading U بارگیری
craned U ماهیخوار بزرگ وابی رنگ جرثقیل
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
crane U ماهیخوار بزرگ وابی رنگ جرثقیل
cranes U ماهیخوار بزرگ وابی رنگ جرثقیل
craning U ماهیخوار بزرگ وابی رنگ جرثقیل
topping off U بازوی بلند کننده بوم جرثقیل
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
loading site U سکوی بارگیری
cargo net U تور بارگیری
embarkation table U جدول بارگیری
download U بارگیری پایین
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
loading U فرفیت بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading station U ایستگاه بارگیری
loads U بارگیری مهمات
pallet U کفه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading time U زمان بارگیری
aprons U محوطه بارگیری
pallets U کفه بارگیری
apron U محوطه بارگیری
embarkation area U محوطه بارگیری
carburizing pot U فرف بارگیری
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
loads U فرفیت بارگیری
plimsol mark U مارک بارگیری
Recent search history Forum search
1اصلاح ترجمه
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
4express, overexpression
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
0گاييدن دختر كارتوني توسط ديو سبز
0گاييدن دختر كارتوني توسط ديو سبز
0گاييدن دختر كارتوني توسط ديو سبز
0توسط ديو سبز
0مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com